خلاصه داستان:
فیلم درباره زندگی سخت و بیروح کودکان در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و ماههای نخست پس از آن است. بیشتر صحنههای فیلم در ایچریشهر، در خیابان بویوک گالا فیلمبرداری شده است. محلهای که کودکان در آن پشم میزدند و سطل را از بالا به پایین پرتاب میکردند، در نزدیکی کاخ سعادت کنونی قرار دارد. بازار معروفی که جمله مشهور «آنقدر چرچیل از این پوشیده، اما این هنوز فکر میکند» در آن گفته شده، در شهر نالچیک واقع شده است. صحنههایی از حضور واقف در بازار همراه با اسماعیلبابا، فروش مرغ توسط گنا و دعوای واقف با کودک تشنه در مرکز شهر باکو فیلمبرداری شده است.